رایا و آخرین اژدها

raya and the last dragon

رایا و آخرین اژدها، یکی از انیمیشن‌هایی ست که مدعی اسکار 2022 است. ظاهر کودکانه‌ی تصویری که از آن دیدم، کمی برای تماشا کردنش نامطمئنم کرده بود، اما امشب وقتی که هنوز بیشتر کارهایم مانده بود و حوصله‌ی ادامه دادنش را هم نداشتم، تصمیم به دیدنش گرفتم.

دختران جنجگویی که به دنبال عشق‌های جادویی برای نجات از مشکلات زندگی‌شان نیستند، اولین چیزی بود که توجه‌م را جلب کرد. اولین انیمیشن دیزنی که تصویر دختری جسور و مستقل را به جای پرنسس‌های محتاج به بوسه‌ی شاهزاده نشان داد، موآنا بود و از نظر من رایا یک قدم از آن نیز جلوتر است.

روایتگر داستان، دختری جنگجو و شجاع است اما در کنار او، در تمام انیمیشن زنان و دختران  دیگری را نیز می‌بینیم که بدون هیچ تفاوتی در کنار مردان ایستاده‌اند. روسای سرزمین‌ها و دخترانی که به عنوان جانشین خود انتخاب کرده‌اند و زنان جنگجویی که در کنار مردان سلاح به دست گرفته‌اند؛ اما به نظرم مهم‌ترین و بهترین اتفاق، تعجب نکردن کسی از پیروی از زنان است. هیچ کجای داستان، کسی گوش دادن به حرف‌های یک زن را وسیله‌ی تمسخر و تعجب قرار نمی‌دهد.

حقیقت این است که من نمی‌خواهم بگویم قوری اسباب‌بازی و گاز آشپزخانه را از دختران و عروسک‌های بتمن و سرباز را از پسرها بگیرید، نه. فقط می‌گویم که از کودکی، زندگی را ترکیبی از هر دو برایشان به تصویر بکشید. زندگی را به پسرهایتان فقط در شجاعت و قوی بودن نشان ندهید و به دخترهایتان در صبر و انجام کارهای خانه. بهشان بگویید که زندگی هردوی این‌هاست. به پسر کوچکتان نیز کارهای خانه را بسپارید و از دختر کوچکتان یک پرنسس وابسته به دیگری نسازید و قوی بودن را از او هم بخواهید.

رایا و آخرین اژدها حرف‌های بیشتری نیز به غیر از برابری برای گفتن دارد و مفهوم بی‌نظیر دیگری را هم به‌زیبایی به تصویر می‌کشد که خود آن نیاز به نوشته‌ی مفصل دیگری دارد.

به چه کسانی دیدن این انیمیشن را پیشنهاد می‌کنم؟ به کسانی که از دیدن انیمیشن لذت می‌برند. به جز این، هیچ دسته‌ی به خصوص دیگری را نمی‌توانم انتخاب کنم.