روزهای زندگی‌م

نوشته‌ها

آوریل
۲۵

از چی می‌ترسی آقا خرسه؟

اوایل شروع کرونا یه گزارش برای روزنامه نوشتم درباره نگرانی مردم از مبتلا شدن به وسواس. اون روزها دغدغه خودم
1 min read
مارس
۲۹

آخی تا قیومت!

ما لرها یه جمله‌ای برای غم‌ها و عزاداری‌ها داریم که نمی‌دونم برای بقیه مردم هم آشناست
1 min read
مارس
۱۱

درباره امید

فکرش را که می‌کنم، می‌بینم بیشتر وقت‌ها آدم امیدواری بودم؛ حتی در روزهای تقریبا تاریک. از آن‌
1 min read
دسامبر
۱۵

تغییر-منفی ۲۱

چیزی در زندگی‌ام درست نیست. انگار صدای قژقژ لولای در قطع نمی‌شود و ماهی یک بار روغن‌کاری
1 min read
نوامبر
۰۲

24!

یک: دو ماه از ۲۴ سالگی‌ام گذشته است و حالا بیشتر از ۸ هزار و ۸۰۰ روز روی زمین زندگی‌ کرده‌ام.
2 min read
نوامبر
۰۲

قسمتی که یه دوست رو از دست دادیم

۱۷-۱۸ ساله بودم که برای اولین بار فرندز دیدم. برای اولین بار روبه‌روی ۶ تا آدمی نشستم که فصل به
1 min read
اکتبر
۲۶

سوم آبان ۰۱

این روزها گاهی حس می‌کنم یک قدمی فروپاشی و افتادنم و گاهی بسیار صبورم و امیدوار،‌بسیار. با امید
1 min read
اکتبر
۱۱

شروع دوباره

خیلی وقت‌ها موقعی که دارم فیلم می‌بینم یا بلافاصله بعدش دلم می‌خواد بنویسم اما معمولا نوشتن رو
1 min read
سپتامبر
۱۵

چشم‌های عبدالله

یکی از چشم‌هایش را توی صندوقچه نگه داشته بود برای روزی که محبوبش را می‌بیند. می‌گفت حیف
2 min read
ژوئیه
۰۷

با کی می‌جنگی؟

یه جایی از کتاب همه دوستان من ابرقهرمان‌اند، دو نفر از شخصیت‌ها به یه نمایشگاه هنری میرن. اونجا
1 min read